آموزش بازاریابی محتوا:
اگر میخواهید یک بازاریاب دیجیتال موفق شوید، ابتدا باید یک متخصص بازاریابی محتوا شوید و بهترین راه برای انجام این کار، دنبال کردن یک دوره بازاریابی محتوا است.
یک دوره خوب به شما کمک میکند تا مهارتهای نوشتن محتوا، مهارتهای کپینویسی و هر مهارت دیگری را که برای تبدیل شدن به یک متخصص بازاریابی محتوا لازم است، بسازید .بازاریابی محتوا روشی کارآمد برای رسیدن به این هدف است. این فرآیند قادر است با سرمایه گذاری کم هزینه مخاطبان هدف شما را جذب و درگیر کند . بازاریابی محتوا این امکان را فراهم می کند که محیطی همه جانبه برای مشتریان بالقوه ایجاد کند تا دریابند که چگونه محصول یا خدمات شما مشکلات آنها را حل می کند یا خواسته های آنها را تحقق می بخشد. با استفاده از این استراتژی، می توانید مشتریان را به سمت تصمیم گیری سوق دهید.
این مطلب، شما را در فرآیند آموزش بازاریابی محتوا راهنمایی می کند و به شما یاد می دهد که چگونه موثرترین نوع محتوا را برای جذب مخاطب هدف خود ایجاد کنید.
1.دستورالعملهای برند
قبل از هر چیزی: اگر افراد یا تیم های متعددی از طرف یک برند صحبت می کنند، نیاز به جهت گیری روشنی در مورد شخصیت، صدا، لحن و زبان آن دارید. بدون در نظر گرفتن صنعت یا محصول، درباره برندهایی که بیشترین شباهت را به برند مورد نظر شما دارند؛ تحقیق کنید و یادداشتبرداری کنید. سپس با پیروی از این چک لیست، اسناد و منابع آموزشی کارکنان را توسعه دهید.
در ادامه به 10 مورد دیگر از آموزش بازاریابی محتوا میپردازیم پس همراه ما باشید.
2. اهداف بازاریابی
بسته به نیازهای کسب و کارتان، شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) و اهداف متفاوتی برای ابتکارات بازاریابی محتوای خود خواهید داشت. به احتمال زیاد، شما باید یک قدم جلوتر بروید و معیارهای مرتبط را برای انواع مختلف محتوا تعریف کنید. اینها می توانند به دسته هایی مانند:
محتوای بازاریابی عملکرد (تبلیغات پاسخ مستقیم، ایجاد تقاضا و سایر محتوای تبلیغاتی که با فروش مرتبط است)
آگاهی از برند، توجه و یا محتوای ادراک مصرف کننده
ارتباطات بازار محلی و محتوای پشتیبانی (مانند اشتراک دارایی ها با توزیع کنندگان، شرکای خرده فروشی یا تیم های محلی)
یا هر هدف تجاری دیگر مرتبط با محصول، تبلیغ، قرار دادن و قیمت گذاری. در بسیاری از موارد، محتوای شما ممکن است به بخشهای دیگر نیز گسترش یابد، مانند جذب محتوا برای منابع انسانی.
تعیین کنید کدام یک از این اهداف برای موفقیت محتوای شما در کوتاه مدت و بلندمدت هستند.
3. شخصیت(های) مشتری
بازاریابی و تبلیغات برای دستیابی به افراد است، خواه این یک گروه کلی برای یک برند مصرف کننده باشد. یا یک بخش محدودتر با ویژگی های جمعیتی یا رفتاری خاص.
افراد و پروفایلهای شخصیتی (شخصیتهایی) را که میخواهید به آنها دسترسی پیدا کنید و تحت تأثیر قرار دهید، با تحقیقات و دادههایی که جمعآوری کردهاید مستند کنید، و خلاصههای برگه تقلب را برای استفاده از کمپین یا توزیع در بین هم تیمیهای مشتری ایجاد کنید. اینها می توانند شامل عناصر جمعیت شناختی مانند:
- سن
- جنسیت
- درآمد خانوار
- محل
- تحصیلات
- وضعیت خانوادگی
- نقش / عنوان شغلی
- و همچنین ویژگی های فرهنگی و رفتاری مانند:
- ارزش ها و اهداف شخصی
- نیازهای مصرف کننده
- تأثیرات فرهنگی
- ترجیحات رسانه
- مهمتر از همه، تلاش کنید تا بینش منحصر به فردی را در مورد مشتری هدف خود کشف کنید که بقیه صنعت نادیده گرفته یا کمتربه آن توجه می کنند.
4. داده ها و تحقیقات بازار
تحقیقات و داده ها سنگ بنای بینش و درک مشتری هستند. این میتواند شامل داده هایی مانند جمعیتشناسی ترافیک وبسایت، دادههای فروش، نظرسنجیها، مطالعات، بازخورد مشتری، یا سایر تعاملات ثبتشده با نام تجاری باشد.
5. نقشه سفر مشتری
یک نقشه سفر موثر داستان یک مشتری (یا پرسونا) بالقوه را در حالی که در دنیای خود پیشرفت میکنند و با برند شما تعامل میکنند، از دیدگاه خود ترسیم میکند . اگرچه نقشههای سفر مشتری را میتوان بر اساس یک قیف بازاریابی مدل سازی کرد. یک مشتری می تواند بر اساس تعدادی از عوامل و محرک ها از یک مرحله (یا دستگاه) به مرحله دیگر برود.
ابتدا، نقشه سفر خود را با چارچوبی خطی برای مراحلی که مشتری طی می کند، قرار دهید. این میتواند بسیار جزئی و بخشبندی شده باشد، یا به طور کلی تعمیم داده شود. در مرحله بعد، در برابر مراحلی که مشخص کرده اید، داستان مشتری خود را ترسیم کنید و به ویژه به آنها توجه کنید:
فعالیت ها (انجام) :
داستان معمول مشتری شما چیست که باعث می شود با برند شما تعامل داشته باشند؟ مشتری شما مرحله به مرحله چه کار می کند؟ چه اقداماتی انجام می دهند تا خود را به مرحله بعدی برسانند؟
زمینه (تنظیم):
چه چیز دیگری در مورد مشتری می دانیم؟ در یک مرحله مشخص از چه دستگاه هایی استفاده می کنند؟
سؤالات (تفکر) :
سؤالات باز یا عدم اطمینان مشتری شما چیست که مانع از حرکت به مرحله بعدی سفر می شود؟
انگیزه ها (احساس) :
مشتری شما در نهایت به چه چیزی اهمیت می دهد؟ چرا و چگونه به شما اهمیت می دهند؟ چرا مشتری برای ادامه رفتن به مرحله بعدی انگیزه دارد؟
ارتباط با برند (نقاط تماس) :
نقاط تماس و فرصتها بین شما و مشتری چیست؟ چه موانعی بر سر راه رفتن آنها به مرحله بعدی وجود دارد؟
تا این جا به 5 مورد برای آموزش بازاریابی محتوا اشاره کردیم در ادامه به 6 مورد دیگر میپردازیم.
6. تناسب محتوا با بازار (حوزه های محتوا، موضوعات و ترکیب رسانه ها)
همانطور که درک مشتری شما مهم است، از دیدگاه بازاریابی محتوا، درک وضعیت فعلی محتوا در صنعت شما نیز مهم است تا به دنبال فرصت ها باشید. تصمیم بگیرید که کدام 2 تا 3 نوع محتوا قرار است تمرکز اصلی شما باشد: برای مثال استوری های اینستاگرام و پست های وبلاگ. سپس سعی کنید عناصر آن محتوا و انواع پست در کانال های دیگررا تغییر دهید.
7. ارزیابی منابع و قابلیت ها:
شناسایی تناسب محتوا با بازار به شما امکان می دهد تمرکز کنید و ترکیب منابع مناسب را برای اجرا و تأمین مالی برنامه های خود تعیین کنید. هنگامی که نوع محتوایی را که باید روی آن کار کنید، شناختید به این سوالات فکر کنید و به آنها پاسخ دهید:
بودجه موجود برای محتوا و خلاقیت چقدر است؟ چگونه بین تولید / توسعه و توزیع (یا نفوذ خرید) تجزیه می شود؟
محتوای من چگونه ایجاد می شود؟ در خانه؟ خارجی از طریق آژانس ها و/یا فریلنسرها؟ مدل هیبریدی (ترکیبی از داخلی و خارجی)؟ یا اینکه محتوا در درجه اول توسط مشتری یا جامعه تولید می شود؟
در یک تیم خلاق به چه استعدادهایی نیاز دارم (مثلاً جهت هنری، عکاسی، ویدیو، موبایل، کپی و غیره)؟
برای عملیاتی کردن استراتژی من به چه فرآیندها و فناوری نیاز است؟
منابع خود (بودجه، افراد، تیم ها، آژانس ها، شایستگی ها و فناوری) را به طور کامل در نظر بگیرید تا استراتژی خود را اصلاح و متمرکز کنید.
8. فرآیند
هر برنامه محتوای مؤثر نیاز به یک گردش کار یا فرآیند تکراری دارد که به تیم شما اجازه میدهد روی آنچه مهم است تمرکز کند. سپس آن را به محتوای مؤثر ترجمه کند. برای ساخت یک ماشین بازاریابی محتوا کارآمد، موارد زیر را در نظر بگیرید:
محتوای خود را در چند سطح اصلی گروه بندی کنید (مانند فیلم ها، وبلاگ ها، کتاب های الکترونیکی، میکروسایت ها و غیره)، یک فرایند برای هر نوع محتوای اصلی طراحی کنید. به این فکر کنید که هر نوع محتوا از کجا شروع می شود، چه کسی نیازمندی های کسب و کار را در اختیار دارد، چه زمانی و کجا منابع باید روشن یا خاموش شوند، بازخوردها و تاییدیه ها چگونه هماهنگ می شوند، چگونه هر مرحله را اندازه گیری کنید، و چه کسی مسئول خروجی نهایی است. روند جدید خود را به صورت مکتوب ثبت کنید. تصمیم بگیرید که کجا آن را مستند کنید و آموزش تیم خود را شروع کنید.
فرآیند جدید خود را آزمایش کنید. آیا کار می کند؟ شکاف ها کجاست؟ نقاط شکست کجاست؟ فرآیندها در طول زمان توسعه خواهند یافت. از زمان تولید و نیازهای منابع آگاه باشید.
9. طرح ارتباطات داخلی
اکنون که اهداف، برنامه و منابع خود را برای تحقق آنها مشخص کردید، برنامه محتوایی و قوانین عملیاتی خود را با مؤسسات خود در میان بگذارید. مطمئن شوید رئیس ارتباطات، بازاریابی مشتری، بازاریابی محصول و مدیریت ارشد بازاریابی با استراتژی شما همسو هستند، به خصوص اگر تیم محتوای شما هماهنگ باشد.
10.تقویم محتوایی
در این مرحله، باید آماده باشید تا محتوای خود را به یک تقویم اختصاص دهید و نقشه برداری کنید. که بر اساس ویژگی هایی مانند موضوع، کمپین و مالک محتوا تقسیم بندی شده است. با برنامهریزی محتوا در یک تقویم شفاف و بصری، میتوانید دید و هماهنگی مناسب را در طرحها، تیمها و حتی مناطق مختلف فعال کنید.
11. تکرار مداوم، عملیات، و تجزیه و تحلیل
ساختن سازمانهای محتوایی عالی نیاز به صبر و پشتکار دارد، بنابراین پیشرفت تدریجی، تقسیم نتایج ایدهآل به برنامهها و مراحل قابل اجرا مهم است.
در نتیجه «محتوا» رگ حیاتی نام تجاری است. یک سیستم گردش خون که هویت و اطلاعات کلیدی کسب و کار را به بخشهای داخلی و مخاطبان خارجی ارائه میکند. با تفکری که سزاوار آن سطح مسئولیت است، چشم اندازی برای آن بسازید.
از اینکه تا انتهای مقاله همراه ما بودید ممنونم. در این مقاله سعی کردیم آموزش بازاریابی محتوا را برای شما مطرح کنیم.